گروه بینالملل مشرق - عملیات حزبالله در مزارع شبعا در پاسخ به ترور شهید سمیر قنطار، «خود» پاسخ حزب الله بود یا «آغاز» این پاسخ؟ نیروهای امنیتی اسرائیل که هنوز به سرانشان توصیه میکنند، پرونده را با این عملیات بسته شده حساب نکنند.
روزنامهی الاخبار در این زمینه نوشت: به رغم اینکه صهیونیستها اعلام کردهاند انفجار این بمب، تلفات انسانی در پی نداشته است، اما خود صهیونیستها اصل این عملیات را شایان توجه دقیق میدانند:
اول از جهت زمانی. این عملیات از نظر زمانی هنگامی رخ داد که نیروهای صهیونیست در منطقهی مرزی در حالت «آمادهباش صد در صد» به سر میبردند و جابهجایی نیروهای خود را بسیار کم کرده بودند تا به «صفرسازی اهداف» برسند (منظور از صفرسازی اهداف آن است که دشمن قصد دارد از تبدیل شدن نیروها و تجهیزاتش به اهداف احتمالی مقاومت جلوگیری نماید.)
دوم محل عملیات و روش اجرای آن. نیروهای مقاومت برای انجام این عملیات از سیستمهای رصد فوق پیشرفتهی صهیونیستها عبور کرده و خود را به عمق اراضی اشغالی در مزارع شبعا رسانده و بمبی را در آنجا کار گذاشتهاند که از طرف دشمن، «بزرگ» توصیف شده است. پس از آن هم نیروهای مقاومت توانستهاند دشمن را زیر نظر گرفته و بمب را در هنگام عبور نیروهای آنها منفجر کنند.
تصاویر تلویزیون اسرائیل از حضور نظامی صهیونیستها در مزارع شبعا
گذشته از بحثهای «لوجستیک» عملیات، باید این عملیات را از جهت «زمان سیاسی» آن (که به درگیری لفظی بین حزب الله و صهیونیستها مرتبط است) بررسی کرد: پس از ترور شهید قنطار، سران دشمن تهدیدات کلامی خود را افزایش داده و نسبت به هرگونه «دستدرازی» به ارتش اسرائیل هشدار میدادند. این دست تهدیدها را در این روزها میشد از زبان وزیر جنگ دشمن و رئیس ستاد مشترک ارتش و افسران بلندپایهی آنان شنید.
دشمن روی این حساب کرده بود که این تهدیدها خواهد توانست حزب الله را از اجرای عملیات در مزارع شبعا، جولان اشغالی یا دیگر مناطق مرزی بین لبنان و فلسطین اشغالی بازدارد. ولی عملیات حزب الله نشان داد مقاومت اسلامی تصمیم خود را که ضد دشمن عملیات نظامی کرده و آن تهدیدها را نشنیده بگیرد. این یعنی آنکه مقاومت، به خطوط قرمز جدیدی که حکومت اسرائیل سعی داشت بعد از ترور شهید قنطار ترسیم کند، ملتزم نخواهد بود.
فارغ از این بحث که این عملیات تلفاتی در پی نداشت، تصمیمسازان و تصمیمگیران در تلآویو به خوبی درک میکنند که دلایلی «خارج از اراده» [مقاومت] بوده که توانسته جان نظامیان صهیونیست را نجات دهد. و نیت کسی که آن بمب بزرگ را منفجر کرده، قطعا گرفتن بیشترین تعداد تلفات در صفوف هدف بوده است. به عبارت دیگر، حزب الله در روز روشن ضد دشمن عملیات نظامی میکند و سریعا هم مسئولیت آن را میپذیرد (تا به این ترتیب سقفی را بشکند که دشمن تلاش داشت با تهدیدات، آنرا تثبیت کند.) و این یعنی آنکه «بازدارندگی» اسرائیل در مقابل حزب الله کارساز نشده است.
تصاویری از درگیری اخیر حزب الله و رژیم صهیونیستی در مزارع شبعا
با توجه به نکات پیشگفته، یک تحلیل آن است که عملیات مزارع شبعا (با توجه به نتایج آن) بیش از آنکه پاسخ نهایی حزب الله به ترور شهید سمیر قنطار باشد، پاسخی بوده به تهدیدات اخیر اسرائیل. چیزی که این برداشت را تقویت میکند نتیجهی درز کرده از جلسهی امنیتی تشکیل شده در اسرائیل پس از عملیات است که در آن تصویب شده همچنان سیاست «صفرسازی اهداف» در «جبههی شمالی» ادامه یابد.
طبق آنچه رسانههای عبری از این جلسهی امنیتی (که به ریاست وزیر امنیت، موشه یعلون تشکیل شده بود) نقل کردهاند، بیش از هر چیز متمرکز بوده بر حل این معما که آنچه رخ داد «آغاز پاسخ» بود یا «پایان پاسخ».
به موازات این جلسه، کارشناسان صهیونیست هم تأکید دارند که نباید با این قضیه طوری برخورد که که گویی «انتقام حزب الله در موضوع ترور سمیر قنطار، تمام شد و رفت پیکارش!»
دیگر موضوعی که در رسانههای صهیونیستی به آن پرداخته شد، بحث سرعت حزب الله در پذیرش مسئولیت این عملیات و چرایی این کار بود. کاری که اگرچه بیسابقه نبود، ولی بسیار نادر به شمار میرفت. طبق گزارشهای رسانههای عبری، سرعت حزب الله در پذیرش عملیات باعث ایجاد دو نظر در بین صهیونیستها شده: نظری که میگوید این امر، نشانگر پایان یافتن مسئله است و نظری که میگوید اتفاقا این نشانگر آغاز پاسخ و انتقام است نه پایان آن.
موقعیت مزارع شبعا
همچنین طبق گزارشی که شبکهی دوم تلویزیون صهیونیستها از جلسهی امنیتی به ریاست یعلون نقل کرد، در آن جلسه مشخص شد که بمب، در بخشی از مزارع شبعا منفجر شده که از دو هفتهی پیش تحت رصد دقیق صهیونیستها قرار داشته و حتی بالاتر از رصد صرف، ارتش گاهگاهی این منطقه را (به صورت بیهدف) با خمپاره هدف قرار میداده تا از نفوذ احتمالی نیروهای حزبالله به آن جلوگیری کند. با وجود تمام اینها، «نیروهای حزب الله موفق شدند از مرز و تمام تدابیر اندیشیده شده رد گشته و بمب را کار بگذارند. مسئلهای که از نظر نیروهای امنیتی اسرائیلی یک موضوع خطیر محسوب میشود و احتمالا تدابیری از سوی اسرائیل را در پی خواهد داشت. حداقل این تدابیر، فرستادن هشدار به سمت دیگر مرز [یعنی لبنان] است.»
حلمی موسی (کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی) هم در روزنامهی السفیر از همین جنبه به بررسی این عملیات پرداخته است. به نوشتهی وی، در حالی که بعضیها عملیات شبعا را «فصل اول» سریال پاسخهای حزب الله میشمرند، برخیها این عملیات را تلاشی در جهت توجیه مواضع تلقی میکنند و معتقدند عملیاتی در پی آن رخ نخواهد داد.
در همین چارچوب، بین کارشناسان رسانههای صهیونیستی بحثی درگرفته دربارهی اینکه اساسا حزب الله تا چه حد مایل بوده که عملیات اخیر دارای تلفات انسانی باشد. در طرف مقابل، برخی از دیگر کارشناسان به این موضوع اشاره کردهاند که طبیعتا کسی که بمبی با وزن چند ده کیلو کار گذاشته و منفجر میکند، هدفش فقط «رساندن پیام» نخواهد بود!
در همین راستا، یوحای عوفر، خبرنگار پایگاه اینترنتی «ان آر جی»، به نقل از یک منبع امنیتی صهیونیست نوشته است: «از دیگاه اسرائیل، هدف این انفجار، رسانهای و یا تبلیغی نبوده است. حتی این عملیاتی برای نشان دادن خود هم محسوب نمیشده است. بلکه این عملیات صورت گرفته بود تا جان طرف مقابل را بگیرد. حزب الله از این عملیات نیت واضحی داشته است: کشتن طرف مقابل، نه اینکه فقط بخواهد ثابت کند حزب الله همچنان وجود دارد.» این منبع امنیتی افزوده است: «این جنگ مغزها نیست، نیتی هم برای فرستادن پیام و پالس وجود ندارد. چون یک بمب چند دهکیلویی برای فرستادن پیام مورد استفاده قرار نمیگیرد، بلکه برای ضربه زدن به حریف استفاده میشود.»
در کل، بررسیهایی که در ارتش صهیونیستی صورت گرفته، مجموعا به این گزاره ختم شده که «این عملیات، حرف آخر حزب الله نبوده است، خصوصا که حزب الله نتوانسته نتیجهی خاصی را از عملیاتش به عنوان انتقام سمیر قنطار ارائه کند.»
عاموس هارئیل، تحلیلگر نظامی روزنامهی هآرتس، هم در گزارشی نوشته است: «در حالا حاضر سوال اینجاست: آیا حزب الله (که مسئولیت انفجار بمبی را پذیرفته که تلفاتی در پی نداشته است) به همین مقدار اکتفا خواهد کرد یا آنکه به زودی جستجو برای یک انتقام که از نظر خودش مناسب باشد را از سر خواهد گرفت؟»
هارئیل درادامه افزوده که پاسخ حزب الله «قابل پیشبینی» بود ولی حزب «تصمیم گرفت که پاسخ خود را در منطقهای مشخص انجام دهد تا بتوان از بالاگرفتن کار از جهت نظامی جلوگیری کرد. این منطقه، مزارع شبعا بود که در آن ساکنین اسرائیلی وجود ندارند و فقط ارتش اسرائیل است که در آنجا حضور و تحرک دارد.» در روزهای گذشته هم ارتش به طرف لبنانی مزارع شبعا خمپاره و گلولهی توپ شلیک کرده است، حال یا به خاطر پاسخ به عملیات یا برای جلوگیری از نفوذ احتمالی نیروهای حزب الله.
هارئیل سپس آورده است: «چیزی که حزب الله نگفته آن است که آیا این بمب اولین مورد در یک سلسله عملیات از پیش طراحی شده محسوب میشود یا نه. میدانیم حزب الله به صحبتهای دبیر کلش ملتزم است و او نیز با قاطعیت از گرفتن انتقام سخن گفته و همان صحبتها، توقعات در مورد پاسخ حزب را افزایش داده است. به همین جهت سخت است که بپذیریم حزب الله به عملیاتی که هیچ تلفاتی در پی نداشته اکتفا خواهد کرد.»
البته در ادامه، این نویسندهی صهیونیست ابراز امیدواری کرده است که «دبیر کل حزب الله خود را اسیر حرفهایی که زده نکند و در نتیجه تا اوضاع بیش از این بحرانی نشده، جلوی نیروهایش را بگیرد.» و افزوده است: «ارتش اسرائیل میخواهد از اشتباهاتی که اجازهی ضربه زدن به نیروهایش در طول مرز با لبنان و سوریه را میدهد جلوگیری کند. و به همین دلیل حالت آمادهباش اعلامی کماکان ادامه خواهد یافت و به موازات آن، ارسال پیامهای هشدار آمیز به حزب الله هم همچنان پی گرفته خواهد شد.»
اما بر خلاف نظر برخی کارشناسان صهیونیست که درباره «ضعف حزب الله» به دلیل حضور در سوریه سخن گفته و اینطور تحلیل کردند که عملیات شبعا «نمونه و نشانگر کامل این ضعف» بوده است، عمیر بوحبوط، تحلیلگر مسائل نظامی در پایگاه صهیونیستی والا، از منابع نظامی در ارتش صهیونیستی نقل کرده است که «انفجار این بمب در خدمت منافع حزب الله بود، از جمله اینکه میتواند آن را به عنوان انتقام خون سمیر قنطار نشان دهد» این منبع سپس افزوده «چیزی که بیش از همه باعث نگرانی ارتش است، توانمندی حزب الله است در یادگیری».
وی در توضیح این نگرانی گفته: «لشگر 91 به فرماندهی سرهنگ عمیر برعام خود را برای روزی آماده میکند که حزب الله تلاش کند یک شهرک [صهیونیست نشین] را ولو شده برای مدتی کوتاه اشغال کند. به همین جهت ارتش معتقد نیست که عملیات شبعا صرفا یک انفجار بمب بوده است، بلکه از نظر ارتش، این اتفاق یک مرحله از کسب آمادگی حزب الله برای جنگ آینده با اسرائیل محسوب میشود.»
به نوشته بوحبوط، «مراکز امنیتی اسرائیل معتقدند احتمالا در برههی اخیر، حزب الله از طریق مراکز رصد و بررسیهای امنیتی به آزمایش ارتش اسرائیل پرداخته است. به همین دلیل این نگرانی وجود دارد که هدف حزب الله از این عملیات، بررسی کیفیت عکسالعمل اسرائیل بوده باشد، و فهمیدن حاشیهی زمانیای که تا رسیدن نیروهای زمینی و هوایی وقت در اختیار خواهد داشت، و اینکه کمک از کجا خواهد رسید و از کدام جادهها استفاده خواهد شد.»
روزنامهی الاخبار در این زمینه نوشت: به رغم اینکه صهیونیستها اعلام کردهاند انفجار این بمب، تلفات انسانی در پی نداشته است، اما خود صهیونیستها اصل این عملیات را شایان توجه دقیق میدانند:
اول از جهت زمانی. این عملیات از نظر زمانی هنگامی رخ داد که نیروهای صهیونیست در منطقهی مرزی در حالت «آمادهباش صد در صد» به سر میبردند و جابهجایی نیروهای خود را بسیار کم کرده بودند تا به «صفرسازی اهداف» برسند (منظور از صفرسازی اهداف آن است که دشمن قصد دارد از تبدیل شدن نیروها و تجهیزاتش به اهداف احتمالی مقاومت جلوگیری نماید.)
دوم محل عملیات و روش اجرای آن. نیروهای مقاومت برای انجام این عملیات از سیستمهای رصد فوق پیشرفتهی صهیونیستها عبور کرده و خود را به عمق اراضی اشغالی در مزارع شبعا رسانده و بمبی را در آنجا کار گذاشتهاند که از طرف دشمن، «بزرگ» توصیف شده است. پس از آن هم نیروهای مقاومت توانستهاند دشمن را زیر نظر گرفته و بمب را در هنگام عبور نیروهای آنها منفجر کنند.
تصاویر تلویزیون اسرائیل از حضور نظامی صهیونیستها در مزارع شبعا
دشمن روی این حساب کرده بود که این تهدیدها خواهد توانست حزب الله را از اجرای عملیات در مزارع شبعا، جولان اشغالی یا دیگر مناطق مرزی بین لبنان و فلسطین اشغالی بازدارد. ولی عملیات حزب الله نشان داد مقاومت اسلامی تصمیم خود را که ضد دشمن عملیات نظامی کرده و آن تهدیدها را نشنیده بگیرد. این یعنی آنکه مقاومت، به خطوط قرمز جدیدی که حکومت اسرائیل سعی داشت بعد از ترور شهید قنطار ترسیم کند، ملتزم نخواهد بود.
فارغ از این بحث که این عملیات تلفاتی در پی نداشت، تصمیمسازان و تصمیمگیران در تلآویو به خوبی درک میکنند که دلایلی «خارج از اراده» [مقاومت] بوده که توانسته جان نظامیان صهیونیست را نجات دهد. و نیت کسی که آن بمب بزرگ را منفجر کرده، قطعا گرفتن بیشترین تعداد تلفات در صفوف هدف بوده است. به عبارت دیگر، حزب الله در روز روشن ضد دشمن عملیات نظامی میکند و سریعا هم مسئولیت آن را میپذیرد (تا به این ترتیب سقفی را بشکند که دشمن تلاش داشت با تهدیدات، آنرا تثبیت کند.) و این یعنی آنکه «بازدارندگی» اسرائیل در مقابل حزب الله کارساز نشده است.
تصاویری از درگیری اخیر حزب الله و رژیم صهیونیستی در مزارع شبعا
طبق آنچه رسانههای عبری از این جلسهی امنیتی (که به ریاست وزیر امنیت، موشه یعلون تشکیل شده بود) نقل کردهاند، بیش از هر چیز متمرکز بوده بر حل این معما که آنچه رخ داد «آغاز پاسخ» بود یا «پایان پاسخ».
به موازات این جلسه، کارشناسان صهیونیست هم تأکید دارند که نباید با این قضیه طوری برخورد که که گویی «انتقام حزب الله در موضوع ترور سمیر قنطار، تمام شد و رفت پیکارش!»
دیگر موضوعی که در رسانههای صهیونیستی به آن پرداخته شد، بحث سرعت حزب الله در پذیرش مسئولیت این عملیات و چرایی این کار بود. کاری که اگرچه بیسابقه نبود، ولی بسیار نادر به شمار میرفت. طبق گزارشهای رسانههای عبری، سرعت حزب الله در پذیرش عملیات باعث ایجاد دو نظر در بین صهیونیستها شده: نظری که میگوید این امر، نشانگر پایان یافتن مسئله است و نظری که میگوید اتفاقا این نشانگر آغاز پاسخ و انتقام است نه پایان آن.
موقعیت مزارع شبعا
حلمی موسی (کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی) هم در روزنامهی السفیر از همین جنبه به بررسی این عملیات پرداخته است. به نوشتهی وی، در حالی که بعضیها عملیات شبعا را «فصل اول» سریال پاسخهای حزب الله میشمرند، برخیها این عملیات را تلاشی در جهت توجیه مواضع تلقی میکنند و معتقدند عملیاتی در پی آن رخ نخواهد داد.
در همین چارچوب، بین کارشناسان رسانههای صهیونیستی بحثی درگرفته دربارهی اینکه اساسا حزب الله تا چه حد مایل بوده که عملیات اخیر دارای تلفات انسانی باشد. در طرف مقابل، برخی از دیگر کارشناسان به این موضوع اشاره کردهاند که طبیعتا کسی که بمبی با وزن چند ده کیلو کار گذاشته و منفجر میکند، هدفش فقط «رساندن پیام» نخواهد بود!
در همین راستا، یوحای عوفر، خبرنگار پایگاه اینترنتی «ان آر جی»، به نقل از یک منبع امنیتی صهیونیست نوشته است: «از دیگاه اسرائیل، هدف این انفجار، رسانهای و یا تبلیغی نبوده است. حتی این عملیاتی برای نشان دادن خود هم محسوب نمیشده است. بلکه این عملیات صورت گرفته بود تا جان طرف مقابل را بگیرد. حزب الله از این عملیات نیت واضحی داشته است: کشتن طرف مقابل، نه اینکه فقط بخواهد ثابت کند حزب الله همچنان وجود دارد.» این منبع امنیتی افزوده است: «این جنگ مغزها نیست، نیتی هم برای فرستادن پیام و پالس وجود ندارد. چون یک بمب چند دهکیلویی برای فرستادن پیام مورد استفاده قرار نمیگیرد، بلکه برای ضربه زدن به حریف استفاده میشود.»
در کل، بررسیهایی که در ارتش صهیونیستی صورت گرفته، مجموعا به این گزاره ختم شده که «این عملیات، حرف آخر حزب الله نبوده است، خصوصا که حزب الله نتوانسته نتیجهی خاصی را از عملیاتش به عنوان انتقام سمیر قنطار ارائه کند.»
عاموس هارئیل، تحلیلگر نظامی روزنامهی هآرتس، هم در گزارشی نوشته است: «در حالا حاضر سوال اینجاست: آیا حزب الله (که مسئولیت انفجار بمبی را پذیرفته که تلفاتی در پی نداشته است) به همین مقدار اکتفا خواهد کرد یا آنکه به زودی جستجو برای یک انتقام که از نظر خودش مناسب باشد را از سر خواهد گرفت؟»
هارئیل سپس آورده است: «چیزی که حزب الله نگفته آن است که آیا این بمب اولین مورد در یک سلسله عملیات از پیش طراحی شده محسوب میشود یا نه. میدانیم حزب الله به صحبتهای دبیر کلش ملتزم است و او نیز با قاطعیت از گرفتن انتقام سخن گفته و همان صحبتها، توقعات در مورد پاسخ حزب را افزایش داده است. به همین جهت سخت است که بپذیریم حزب الله به عملیاتی که هیچ تلفاتی در پی نداشته اکتفا خواهد کرد.»
البته در ادامه، این نویسندهی صهیونیست ابراز امیدواری کرده است که «دبیر کل حزب الله خود را اسیر حرفهایی که زده نکند و در نتیجه تا اوضاع بیش از این بحرانی نشده، جلوی نیروهایش را بگیرد.» و افزوده است: «ارتش اسرائیل میخواهد از اشتباهاتی که اجازهی ضربه زدن به نیروهایش در طول مرز با لبنان و سوریه را میدهد جلوگیری کند. و به همین دلیل حالت آمادهباش اعلامی کماکان ادامه خواهد یافت و به موازات آن، ارسال پیامهای هشدار آمیز به حزب الله هم همچنان پی گرفته خواهد شد.»
اما بر خلاف نظر برخی کارشناسان صهیونیست که درباره «ضعف حزب الله» به دلیل حضور در سوریه سخن گفته و اینطور تحلیل کردند که عملیات شبعا «نمونه و نشانگر کامل این ضعف» بوده است، عمیر بوحبوط، تحلیلگر مسائل نظامی در پایگاه صهیونیستی والا، از منابع نظامی در ارتش صهیونیستی نقل کرده است که «انفجار این بمب در خدمت منافع حزب الله بود، از جمله اینکه میتواند آن را به عنوان انتقام خون سمیر قنطار نشان دهد» این منبع سپس افزوده «چیزی که بیش از همه باعث نگرانی ارتش است، توانمندی حزب الله است در یادگیری».
به نوشته بوحبوط، «مراکز امنیتی اسرائیل معتقدند احتمالا در برههی اخیر، حزب الله از طریق مراکز رصد و بررسیهای امنیتی به آزمایش ارتش اسرائیل پرداخته است. به همین دلیل این نگرانی وجود دارد که هدف حزب الله از این عملیات، بررسی کیفیت عکسالعمل اسرائیل بوده باشد، و فهمیدن حاشیهی زمانیای که تا رسیدن نیروهای زمینی و هوایی وقت در اختیار خواهد داشت، و اینکه کمک از کجا خواهد رسید و از کدام جادهها استفاده خواهد شد.»